معنی گردنده، چرخنده، دور زننده، چرخ دار, معنی گردنده، چرخنده، دور زننده، چرخ دار, معنی ;cbjbi، ]cojbi، bmc xjjbi، ]co bاc, معنی اصطلاح گردنده، چرخنده، دور زننده، چرخ دار, معادل گردنده، چرخنده، دور زننده، چرخ دار, گردنده، چرخنده، دور زننده، چرخ دار چی میشه؟, گردنده، چرخنده، دور زننده، چرخ دار یعنی چی؟, گردنده، چرخنده، دور زننده، چرخ دار synonym, گردنده، چرخنده، دور زننده، چرخ دار definition,